معرفی کتاب طاعون
کتابخانه عمومی مهدی موعود

آلبرکامو، نویسنده ی فرانسوی است که نزدیک به همه ی عمر خود را در تونس و الجزیره و شهرهای آفریقای شمالی گذرانیده است. و به همین علت در کار بزرگش به نام "طاعون"، نویسنده، بلای طاعون را بر یک شهر گرمازده ی آفریقا نازل می کند، که «تغییرات فصول را فقط در آسمان آن می شود خواند. و در آن نه صدای بال پرنده ای را می توان شنید و نه زمزمه ی بادی را لای برگ های درختی.»

طاعون که بزرگترین اثر این نویسنده شمرده می شود داستان ایستادگی قهرمانان اساسی کتاب است در مقابل بلای طاعون. داستان دلواپسی ها و اضطراب ها و فداکاری ها و بی غیرتی های مردم شهر طاعون زده ای که طنین زنگ ماشین های نعش کش آن، در روزهای هجوم مرض، دقیقه ای فرو نمی نشیند و بیماران طاعون زده را باید به زور سر نیزه از بستگانشان جدا کرد.

آلبرکامو، که همچون ژان پل سارتر در ردیف چند نویسنده ی تراز اول امروز فرانسه نام برده می شود، یک داستان نویس عادی نیست که برای سرگرم کردن خوانندگان، طبق نسخه معمول، مردی را به زنی دلبسته کند و بعد با ایجاد موانعی در راه وصال آن دو؛ به تعداد صفحات داستان خود بیفزاید. داستان های این مرد داستان هایی است فلسفی، که نویسنده، درک دقیق خود را از زندگی و مرگ، از اجتماع و قیود و رسوم آن و هدف هایی که به خاطر آنها می شود زنده بود، در ضمن آن بیان کرده است.

در طاعون آنچه برای کامو جالب است واکنش های انسان است دربرابر ویرانی هرآنچه پایدارش نگه داشته بود: ارتباطات، معاملات، سلامت.

بلازدگان چگونه رفتار خواهند کرد؟ بهتر، که قبلا نمی توان تصورش را کرد. در آغاز، تقریبا همه در لحظه ای که قرنطینه برقرار می شود، و شهر بسته می شود، به یاد وابستگی هایشان با کسانی می افتند که از آنها جدا مانده اند: شوهران، همسران، و معشوق های غائب. رنج، ارزش و نیروی خود را به احساسات می بخشد. اما به خصوص در این میان کسانی هستند که دست به اقدام می زنند. از این قبیل است «دکتر ریو» که بدون ترس، و حتی بی آنکه از خطر اندیشه ای به دل راه دهد، به درمان بیماران می پردازد. ریو مومن نیست، به «پرپانلو» که معقد است طاعون را خداوند برای مجازات شهر گنهکاران فرستاده است و فکر می کند که یگانه راه نجات آنها توبه و پشیمانی است، جواب می دهد: «رستگاری بشر، برای من ادعای بزرگی است. من آن همه دور نمی روم. سلامت اوست که برای من اهمیت دارد، اول سلامت او». مساله برای او عبارت از این است که حرفه ی خود را خوب انجام دهد. در همه ی این کارها قهرمانی مطرح نیست، بلکه شرافت مطرح است.

طاعون یک کتاب انسان دوستانه است که نمی خواهد بی عدالتی جهان را بپذیرد. در سکوت ابدی این فضای لایتناهی، سکوتی که تنها ناله ی قربانیان آن را از هم می شکافد، انسان باید در کنار انسان قرار گیرد، شاید از سر قهرمانی، شاید از سر تقدس، اما به ویژه با آگاهی از احساس های اولیه: عشق، دوستی، همدردی. و این همدردی بخصوص در برابر خطر بسیار ساده است. وقتی که بلا دور شد، همه چیز دوباره درهم می ریزد. بیماری همه گیر فرو می نشیند. قرنطینه برداشته شده است، دروازه های شهر باز می شود، و آدم ها فراموش می کنند. پس از این طاعون که جنگ بزرگی بود، چه بسا قهرمانان بی مانند که به ضعف های خودشان باز می گردند. به دنبال طاعون جسم، طاعون روح زنده می ماند. «تارو» می گوید: «من به ضرس قاطع می دانم، که هر کس طاعون را در خویشتن دارد. اما کسی که به این امر آگاه است می تواند مواظب خود باشد و بکوشد که با مردم تا حد امکان کمتر بدی کند؛ حتی کمی نیکی.»

بدینسان، پس از طاعون، احساس همدردی انسانی برای کامو، مانند سپیده ای بر فراز یک دنیای محتضر سر میزند.




ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 12 دی 1396برچسب:, :: 12:39 :: توسط : ابراهیمی

درباره وبلاگ
کتابخانه عمومی مهدی موعود"عج"دیزیچه آدرس:مبارکه-دیزیچه-جنب مسجد جامع شماره تماس:52454686 مسئول:خانم ابراهیمی کتابدار:خانم بهرامی
موضوعات
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان کتابخانه مهدی موعود"عج"دیزی







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 7
بازدید هفته : 7
بازدید ماه : 570
بازدید کل : 23410
تعداد مطالب : 225
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1